در نیمهی خرداد سال 1368 خود را آماده ملاقات عزیزی میکرد که تمام عمرش را برای جلب رضای او صرف کرده بود و قامتش جز برای او، در مقابل هیچ قدرتی خم نشده و چشمانش جز برای او گریه نکرده بود. سرودههای عارفانهاش، همه حاکی از درد فراق و بیان عطش لحظهی وصال محبوب بود و اینک این لحظه شکوهمند برای او و جانکاه و تحملناپذیر برای پیروانش فرا میرسید.
در آخرین شب زندگی و در حالی که چند عمل جراحی سخت و طولانی در سن 87 سالگی را تحمل کرده بود و در حالی که چند سرم به دستهای مبارکش وصل بود، نافله شب میخواند و قرآن تلاوت میکرد. در ساعات آخر طمأنینه و آرامشی ملکوتی داشت و مرتبا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر اکرم (ص) را زمزمه میکرد و با چنین حالتی بود که روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد. هجرتش داغی التیامناپذیر بر قلبها نهاد و وقتی خبر رحلت منتشر شد گویی زلزلهای عظیم رخ داده است، بغضها ترکید و سراسر ایران و همه کانونهایی که در جهان با نام و پیام امام خمینی(ره) آشنا بودند یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند.